دلشوره ی شیرین!

یادداشت های زیرزمینی من...

دلشوره ی شیرین!

یادداشت های زیرزمینی من...

سماع می کنم..سال روز متولد شدنت را،

که من با تو ..به خود ِ خود ِ خارج قسمت رسیدم،

که من با تو ..درست در شب تولد یک سالگی ات توانستم "خارج از قسمت" را برای دقایقی رقم بزنم!

و امروز باد در غب غب بیندازم و با ذوقی عوامانه..فخر فروشی کنم شادی های کوچک را! 

که من با تو.. 1سال ِ تمام بود غرور را کنار گذاشته بودم، 

اما امروز مغرورم!..مغرور به خواستن و توانستن...هر چند کوتاه!! 

که من باتو.. لحظه ها را بر زندگی بخش پذیر کردم..بی هیچ باقیمانده ای!!!!!!!!!!!! 

که من با تو.. به نگاه ها و حرف هایی رسیدم که -عمری-زندگی را برای جستنش زیر و رو کردم!

که من با تو ..صنم ِ گریز پا را بند ِ خانه کردم،

 

خوش یومن بمان برایم:)

 

21 آبان 1389 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد